به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، پایگاه آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی وابسته به دفتر آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی از به این پرسش که «مگر نوروز از آئین های زرتشتیان نبوده است؟ پس چرا ما مسلمانان آن را ارج می نهیم!؟» پاسخ داد.
پاسخ به این پرسش را به صورت اجمالی و تفصیلی در ذیل می خوانیم؛
پاسخ اجمالی:
نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است و اختصاص آن به زرتشتیان محل تردید است. برخی اعمال عید نوروز مثل صله رحم و نظافت و هدیه دادن و... مورد سفارش اسلام نیز می باشد و در روایات اهل بیت(ع) نوروز و برخی اعمال آن مورد تایید گرفته است. نوروز مقارن با برخی اتفاقات تاریخی مهم دیگر مثل عید غدیر و... نیز می باشد. البته اسلام همه مراسمی را که به عنوان نوروز انجام می شود تایید نمی کند.
پاسخ تفصیلی:
یکی از سؤالاتی که در مورد عید نوروز مطرح می شود، این است که چرا با اینکه این عید از آئین های زرتشتیان است، مورد توجه مسلمانان نیز قرار گرفته است و آن را ارج می نهند؟ ما در ضمن چند نکته به این سؤال پاسخ می دهیم:
نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است و اختصاص آن به زرتشتیان محل تردید است:
در اینکه عید نوروز، از اعیاد [اختصاصی] رسمی زرتشتیان باشد، نه تنها مدرک معتبری در دسترس نیست، بلکه بزرگان زرتشتی نیز انتساب این عید را به آئین زرتشت نمی پذیرند. (۱) لیکن عید نوروز از آداب و آئین های باستانی در نزد ایرانیان به شمار می رود. این روز، اول فروردین است که در ایران و برخی از کشورهای همسایه، به مناسبت اولین روز آغاز سال هجری شمسی جشن می گیرند. (۲)
عید نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است؛ فصل زمستان پایان می گیرد، بهار همراه با حیات طبیعت به فرمان خدا شروع می شود، شکوفه ها و برگ ها و گل ها بر شاخسار درختان آشکار می گردد و نشاط و جنبش و حرکت در تمام عالم حیات آغاز می شود، همگام و همراه شدن با این پدیده عالمِ آفرینش، همگامی با سنّتهای الهی است و نمی تواند اختصاص به کشور یا فرهنگ خاصی داشته باشد. (۳)
برخی اعمال عید نوروز مورد سفارش اسلام نیز می باشد:
نکته قابل توجّه دیگر این است که بیشتر رسوم نوروز در شمار اموری است که اسلام بر آن، (به صورت کلّی) تأکید نهاده است. مانند: نظافت، خانه تکانی، پوشیدن لباس نو و هدیه دادن به کودکان، عیادت از سالمندان و بیماران، کمک به ارحام و بستگان و افراد نیازمند و آبرومند برای تهیّه لباس و وسایل اوّلیّه زندگی که در سالهای اخیر در کشور ما ایران به صورت سنّت «هفته نیکوکاری» درآمده است و بسیار پرثمر و مفید است. دید و بازدید و صله رحم و ملاقات دوستان و رفع کدورت ها و بیرون ریختن غم و اندوه ها از دل و آماده شدن برای فعّالیّتهای مختلف ثمربخش در سال نو، و مانند اینها؛ این امور و مانند آن جنبه های مثبت مراسم نوروزی است. (۴)
لذا به لحاظ شرعی مسأله ارج نهادن مسلمانان ایرانی و سایر کشور ها به نوروز از نظر دین مبین اسلام به عنوان یک جشن ملی و باستانی هیچ مشکلی شرعی ندارد، زیرا آئین نوروز بخصوص اعمال پسندیده آن تحت عنوان مباحات و حتی «مستحبّات» داخل می شوند، همان گونه که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: (هرچیزی حلال است مگر اینکه در آن نهی وارد بشود)؛ «کُلُّ شَیْءٍ مُطْلَقٌ حَتَّی یَرِدَ فِیهِ نَهْی».(۵)
مسلمانان، نه تنها نوروز بلکه هر روزی را می توانند به یک عید واقعی اسلامی تبدیل کنند، زیرا عید واقعی بندگان صالح خداوند روزی است که در آن معصیت پروردگار نباشد. امام علی(علیه السلام) نیز تاکید فرمودند: (هر روزی که در آن معصیت خدا نشود آن روز عید است)؛ «کُلُّ یَوْمٍ لَا [نَعْصِی اللَّهَ] یُعْصَی اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِید».(۶)
بنابراین اگر در اعیاد مسلم اسلامی و مذهبی مانند: عید فطر، عید قربان، و عید غدیر نیز معصیت خدا صورت گیرد آنها نیز عید واقعی و اسلامی نمی شوند، پس در هر حالی نباید معصیت خدا را انجام داد که از شایع ترین معصیت ها در اعیاد، اسراف، چشم و هم چشمی، فخر فروشی و ... را می توان نام برد که از آنها باید پرهیز شود. ولی در عین حال گرامی داشت این روز از نظر دین مبین اسلام به عنوان یک جشن ملی هیچ مشکل شرعی ندارد.
ضمن اینکه ارج نهادن به عید نوروز آئینی فراگیر بوده و در زمان معصومین(علیهم السلام) نیز رواج داشته است و اگر مخالف اسلام و آموزه های وحیانی بود، حتما ائمه معصومین(ع) صراحتا از آن نهی می کردند. ولی می بینیم هنگامی که نزد ائمه از نوروز صحبت می شده، ایشان نه تنها از آن نهی ننموده و آن را باطل نشمرده اند، بلکه عملاً مردم را به این رفتار پسندیده و محبت آمیز تشویق می فرموده اند؛ تأیید عملی آن بزرگواران در روایات مشهود است، ازجمله:
۱ ـ (در روز، عید نوروز برای حضرت علی(علیه السلام) هدیه ای آوردند حضرت سؤال کردند: اینها چیست؟ عرض کردند: یا امیر المؤمنین امروز نوروز است و این هدیه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمودند: همیشه از این کارها بکنید هر روزتان نوروز باد. و روایت شده که حضرت فرمودند هر روز ما نوروز است)؛ «وَ أُتِیَ عَلِیٌّ(ع) بِهَدِیَّةِ النَّیْرُوزِ، فَقَالَ مَا هَذَا؟ قَالُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ الْیَوْمُ النَّیْرُوزُ. فَقَالَ اصْنَعُوا لَنَا کُلَّ یَوْمٍ نَیْرُوزاً. رُوِیَ أَنَّهُ قَالَ نَیْرُوزُنَا کُلُّ یَوْم».(۷)
۲ ـ (از امام صادق(علیه السلام) سوال شد. مردی دارای مقام و رتبه بزرگی است و در روزهای مهرگان و نوروز برای او هدایائی می آورند و می خواهند به وسیله آن هدایا به آن شخص نزدیک شوند و با او آشنا گردند آیا هدایا را بپذیرد یا نه؟ حضرت فرمودند: آیا اهداء کنندگان نماز می گذراند. عرض کردم: آری. حضرت فرمودند: آری هدایای آنها را بپذیرد و به آنها نیز محبت و کمک نماید)؛ «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ(ع) عَنِ الرَّجُلِ یَکُونُ لَهُ الضَّیْعَةُ الْکَبِیرَةُ، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْمِهْرَجَانِ وَ النَّیْرُوزِ أَهْدَوْا إِلَیْهِ الشَّیْءَ لَیْسَ هُوَ عَلَیْهِمْ یَتَقَرَّبُونَ بِذَلِکَ الشَّیْءِ إِلَیْهِ، فَقَالَ أَ لَیْسَ هُمْ مُصَلِّینَ؟ قُلْتُ بَلَی، قَالَ فَلْیَقْبَلْ هَدِیَّتَهُمْ وَ لْیُکَافِهِمْ».(۸)
۳ ـ (برای حضرت علی(علیه السلام) هدیه ای آوردند [فالوذج] حضرت سؤال کردند اینها برای چیست؟ عرض کردند اهدائی روز نوروز است فرمودند: هر روز را اگر می توانید نوروز قرار دهید یعنی هر روز به یکدیگر هدیه دهید و در راه خدا با یکدیگر ارتباط برقرار نمائید)؛ «أَنَّهُ أُهْدِیَ إِلَیْهِ فَالُوذَجٌ، فَقَالَ مَا هَذَا؟ قَالُوا یَوْمُ نَیْرُوزٍ قَالَ فَنَیْرِزُوا إِنْ قَدَرْتُمْ کُلَّ یَوْمٍ یَعْنِی تَهَادَوْا وَ تَوَاصَلُوا فِی اللَّهِ».(۹)
هرچند در برخی روایات اعمال مستحبی نیز برای عید نوروز وارد شده است(۱۰) و مشهور فقهاء متأخر به این روایت عمل نموده و فتوا به استحباب غسل در نوروز را داده اند. (۱۱) ولی عده ای از فقهاء به جهت مرسل بودن روایت، به آن عمل نکرده و بیان داشته اند؛ روایت معلی بن خنیس مرسله است که نمی شود به آن اعتماد نمود مگر بنا بر قول تسامح در ادله سنن که مورد قبول بسیاری از مراجع نیست و در مقام عمل تنها از باب رجاء می توان انجام داد. (۱۲)
نوروز مقارن با برخی اتفاقات تاریخی مهم دیگر نیز می باشد:
طبق برخی روایات نوروز مقارن با اتفاقات دیگری مثل عید غدیر نیز بوده است که می توان آنها را گرامی داشت. به سندهای معتبر از «معلّی بن خنیس» نقل شده است که در روز «نوروز» به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم. حضرت به من فرمود: «آیا این روز را می شناسی؟ گفتم: فدایت شوم! این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می شمارند، و در این روز برای یکدیگر هدایا می فرستند.
امام(ع) فرمود: این تعظیم و بزرگداشت، به سبب اموری است که از قدیم بوده است که اکنون تفسیر و شرح آن را برای تو بازگو می کنم. (به علاوه حوادث مطلوب دیگری در این روز اتفاق افتاده است).
سپس امام(ع) به طور مشروح این امور را ذکر کرد؛ از جمله فرمود: نوروز، روزی است که خداوند متعال، در آن روز، از ارواح بندگانش پیمان گرفت که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند، و به پیغمبران و امامان معصوم(علیهم السلام) ایمان آورند.
این روز، روزی است که طوفان حضرت نوح(علیه السلام) فرونشست و کشتی آن حضرت بر کوه «جودی» قرار گرفت.
نوروز روزی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بت های کافران قریش را در مکّه شکست و پیش از آن حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز، در این روز بت های کافران را درهم شکست.
در این روز، رسول خدا(ص) به اصحاب خود امر کرد که با علی(علیه السلام) به عنوان امیرمؤمنان بیعت کنند (اشاره به این است که روز عید غدیر مصادف با نوروز بوده است).
نوروز، روزی است که قائم آل محمّد(عج) ظاهر خواهد شد.
آنگاه فرمود: هیچ روز نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن روز انتظار فرج می کشیم؛ زیرا از روزهای ما و شیعیان ما است...».(۱۳)
در منابع مختلف تاریخی و حدیثی نیز به مقارنت عید غدیر با نوروز اشاره شده است(۱۴) و با یک محاسبه ساده نیز می توان تاریخی که عید غدیر در آن روز اتفاق افتاده است را بر اساس سال شمسی محاسبه کرد؛ چنانکه در برخی نرم افزار ها از جمله نورالسیره این محاسبه انجام شده است و عید غدیر را مقارن با ۲۸ اسفند دانسته است. البته توجه به دو نکته در این محاسبه ضروروی است:
۱. در گاه شماری کهن ایرانی، هر سال ۱۲ ماه و هر ماه ۳۰ روز بود (۳۶۰=۳۰*۱۲) و پنج روز باقیمانده سال را پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه می نامیدند. این پنج روز ملحق به جشن نوروز محسوب می شد. بنا بر این ۲۸ اسفند ملحق به نوروز محسوب می شود. البته محاسبات دیگری نیز برای سال شمسی وجود دارد، اما ساده ترین روش محاسبات که امروز نیز رواج دارد اینگونه است که سال شمسی به صورت ثابت ۳۶۵ روز (با لحاظ سال کبیسه) باشد و اول فروردین اول نوروز باشد. (۱۵)
۲. واقعۀ غدیر خم از ظهر ۱۸ ذی حجه شروع شد و سه روز به طول انجامید تا افراد و گروه های مختلف بتوانند به طور مستقیم و رودررو با پیامبر و امیرالمؤمنین(علیهما السلام) بیعت کنند. (۱۶) یعنی اگر عید غدیر در ۲۸ اسفند اتفاق افتاده باشد، پایان مراسم غدیر ۲۱ ذی حجه، معادل اول فروردین بوده است.
اسلام همه مراسمی که در ایران باستان رواج داشته را تایید نمی کند:
پاره ای از آداب و رسومی که در ایران باستان رواج داشته است شرک آلود، یا گناه آلود است که افراد باایمان و خردمند باید آنها را ترک گویند. آدابی مانند احترام به آتش که سنت آتش پرستان بوده و شرک محسوب می شود(۱۷) یا آتش افروختن و پریدن روی آتش در شب چهارشنبه آخر سال (به نام چهارشنبه سوری) و دست زدن به کارهای خطرناکی که همه سال ضایعه های زیادی برای جوانان و نوجوانان به بار می آورد و امثال آن، که نه تنها از شریعت دلیلی بر صحت آنها نیست بلکه آنها از عقلانیت نیز به دور بوده و خرافه است، که باید برای ریشه کن شدن آنها تلاش نماییم. (۱۸)
مراسم سیزده بدر نیز از اموری است که توسط بت پرستان رواج یافته و چنانچه به عنوان یک رسم بت پرستی انجام گردد غلط و نارواست؛ امّا اگر به عنوان خارج شدن از شهر و فضای آلوده آن، و پناه بردن به دل طبیعت و استفاده از هوای پاکیزه آن، و تفریح و استراحت سالم برای شروع مجدّد به کار با انرژی و توان کافی باشد، امر ناشایستی نخواهد بود. به خصوص اگر این کار، همراه با تفکّر و اندیشه در حیات مجدّد درختان و گیاهان باشد، و در نتیجه انسان از حیات آنها درس زندگی بگیرد، و به یاد عظمت و قدرت و علم نامحدود خالق آن بیفتد. بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران آن را به روز «طبیعت» تغییر داد. (۱۹)
در مجموع، عید نوروز و مراسم آن، هم به خاطر بعضی روایات و هم به خاطر آثار مثبتی که دارد، نباید حذف شود، ولی باید بعضی از مراسم منفی و ناپسندِ آن را کنار گذاشت. این است روش اولوالالباب و صاحبان اندیشه! (۲۰)
۳۱۳/۱۷
پی نوشت:
(۱). از اسطوره تا تاریخ، بهار، مهرداد، گردآوری: اسماعیلپور، ابوالقاسم، نشر چشمه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۶ هـ ش، ص ۳۴۷.
(۲). آثارالباقیه عن القرؤن الخالیه، ابوریحان بیرونی، مترجم: دانا سرشت، علی اکبر، امیر کبیر، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۳ هـ ش، ص ۲۹۰.
(۳). کلیات مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۹۰ هـ ش، چاپ بیست و نهم، ص ۹۰۷.
(۴). همان.
(۵). من لایحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۳ هـ ق، چاپ دوم، ج ۱، ص ۳۱۷.
(۶). نهج البلاغة، شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق: صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ اول، ص ۵۵۱.
(۷). من لایحضره الفقیه، همان، ج ۳، ص ۳۰۰.
(۸). همان.
(۹). دعائم الإسلام، ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، ۱۳۸۵ هـ ش، چاپ دوم، ج ۲، ص ۳۲۶.
(۱۰). معلی بن خنیس از امام صادق(ع) نقل می کند: «در روز نوروز غسل کن، پاکترین جامه خود را بپوش عطر بزن و آن روز روزه باش بعد از این که نوافل و ظهر و عصر را خواندی چهار رکعت نماز بجا بیاور...». بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ هـ ق، چاپ دوم، ج ۵۶، ص ۹۶ و ۱۰۱ و ۱۱۹.
(۱۱). صاحب جواهر می گوید: غسل نوروز بین متأخرین مشهور است به خاطر روایت معلی بن خنیس از امام صادق(ع) که از مصباح نقل شد در این مسأله مخالفی نیافتیم. جواهر الکلام، نجفی، محمدحسن، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، ۱۹۸۱ م، چاپ هفتم، ج ۵، ص ۴۲.
(۱۲). کتاب النکاح، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۴۲۴ هـ ق، چاپ اول، ج ۷، ص ۱۳۳؛ موسوعه امام خویی، الموسوی الخوئی، ابوالقاسم، موسسه احیاء آثار الامام الخوئی، قم، ۱۴۱۴ هـ ق، چاپ اول، ج ۱۰، ص ۵۰.
(۱۳). بحار الأنوار، همان.
(۱۴). هندی کرناتکی، محمد عبد الحسین، تذکرة الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق، هندی کرناتکی، محمد عبد الحسین، نشر مورخ، قم، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ اول، ص ۷۳؛ فارسنامه ناصری، فسایی، حسن بن حسن، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۲ هـ ش، چاپ سوم، ج ۱، ص ۸۳۵؛ آسمان و جهان، مجلسی، محمدباقر، ترجمه: محمد باقر کمره ای، انتشارات اسلامیه، تهران، ۱۳۵۱ هـ ش، چاپ اول، ج ۳، ص ۱۱۲.
(۱۵). ر. ک: آسمان و جهان، همان، ج ۳، ص ۱۰۴.
(۱۶). حق الیقین، مجلسی، محمدباقر، انتشارات اسلامیه، تهران، بی تا، چاپ اول، ص ۱۰۲؛ الغدیر، امینی، عبدالحسین، بنیاد بعثت، تهران، بی تا، چاپ اول، ج ۲، ص ۱۷۹.
(۱۷). استفتائات جدید، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۴۲۷ هـ ق، چاپ دوم، ج ۳، ص ۵۷۲.
(۱۸). کلیات مفاتیح نوین، همان.
(۱۹). قهرمان توحید، شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم(ع)، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۸۸ هـ ش، چاپ اول، ص ۸۴.
(۲۰). ر. ک: کلیات مفاتیح نوین، همان، ص ۹۰۶-۹۰۷.